چگونه می توان بر نقش «دیگری» ها در رابطه ایران و پاکستان غلبه کرد؟ این یکی از مهمترین پرسش هایی است که اگر تهران و اسلام آباد پاسخ راهبردی برای آن بیابند، قادر به توسعه سریع روابط خواهند بود.
نویسنده: عباس اصلانی
مناسبات ایران و پاکستان پتانسیل تبدیل به روابط گسترده و عمیق را دارد، اما این رابطه همواره در سطوح اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک و نظامی فراز و فرود زیادی تجربه می کند. به رغم وجود زمینه های زیاد برای همگرایی تهران و اسلام آباد، عوامل واگرایی در روابط دو کشور همچنان از برجستگی خاصی برخوردارند. با این حال ضرورت های ژئوپلتیک مانع فروپاشی کامل روابط ایران و پاکستان شده است. این در حالی است که می توان بر مبنای راهبرد سیاست همسایگی و تعمیق روابط اقتصادی-تجاری بر عوامل واگرایی در روابط دو کشور غلبه کرد. سفر وزیر خارجه ایران به پاکستان را شاید بتوان بر اساس این نگاه ارزیابی کرد.
عوامل واگرایی تهران-اسلام آباد
چالش اصلی در روابط ایران و پاکستان به مانند بسیاری روابط دیگر ایران در عرصه روابط خارجی، نقش عوامل خارجی بر این رابطه است. در رابطه تهران و اسلام آباد نه تنها عامل غرب، بلکه عوامل شرقی از چین و هند تا کشورهای عربی منطقه نیز تاثیرگذار هستند.
در جریان جنگ افغانستان، حمایت مالی و تسلیحاتی آمریکا از پاکستان یکی از مهمترین عوامل موثر بر روابط تهران و اسلام آباد بود. اما در سال های اخیر نقش عوامل شرقی بیشتر شده است. ایران به همکاری با هند علاقمند است. اما پاکستان به دلایل تاریخی، ژئوپلتیک و سیاسی به هند به عنوان رقیب می نگرد. به همین ترتیب نفوذ چین در پاکستان نیز معمای چابهار-گوادر را پیچیده تر کرده است. این محاسبات ژئواستراتژیک آنقدر قوی هستند که شاید مسئله افغانستان و نقش آفرینی سایر بازیگران عربی منطقه مانند عربستان سعودی و امارات را باید ثانویه دانست.
آنچه نقش و تاثیر عوامل دیگر بر واگرایی در رابطه تهران و اسلام آباد را تقویت می کند وجود ادراک امنیتی از سوی تصمیم سازان دو کشور است. بخش مهمی از موانع ارتقای روابط ایران و پاکستان را می توان از این نوع ادراک دفاعی امنیتی دانست. در هر دو کشور دستگاه های موثر بر تصمیم سازی درباره روابط ایران و پاکستان، تا حدود قابل توجهی دستگاه های نظامی و اطلاعاتی هستند.
پاکستان دارای ساختار سیاسی بسیار پیچیده و ترکیبی از رقابت های حزبی، وابستگی های سنتی و مداخلات نظامی است. بدین ترتیب تهران در رابطه با گروه ها و احزاب سیاسی پاکستانی تابع سیاست محافظه کارانه است. از سوی دیگر این کشور ساختار اطلاعاتی و امنیتی بسیار پیچیده ای متشکل از نهادهای متعدد دارد که در برخی سیاست های منطقه ای خود از گروه های نیابتی استفاده می کنند.
ایران به فعالیت گروه های تروریستی ضدایرانی در خاک پاکستان نیز با بدبینی می نگرد. بر اساس این نگاه، دست کم خلأ نظارتی سرویس اطلاعات پاکستان (آی اس آی) در مناطق مرزی و عدم مقابله جدی با گروه های ضد ایرانی از جمله مهمترین چالش های موجود در روابط ایران و پاکستان است.
مسیر راهبردی سازی روابط
رابطه ایران و پاکستان نیز مانند سایر روابط خارجی ایران از فقدان نقشه راه رنج می برد و تقریبا تحول محور است. در چارچوب راهبرد همسایگی، رابطه تهران و اسلام آباد نیز می تواند تابع برنامه ای مدون شود که اثرگذاری عوامل منفی را کنترل می کند.
ارکان سیاست همسایگی ایران با همسایگان، خارج کردن اختلافات سیاسی از اولویت و تمرکز بر افزایش مناسبات اقتصادی و همگرایی امنیتی است و این ارکان را می توان به ارکان رابطه ایران و پاکستان نیز تبدیل کرد. افزایش ارزش امنیتی و اقتصادی ایران و پاکستان می تواند به غیرفعال سازی گروه های تروریستی ضد ایرانی در مرزهای مشترک نیز کمک کند.
در روابط اقتصادی زمینه های زیادی برای توسعه روابط ایران و پاکستان وجود دارد. در همین حال گرایش بیشتر پاکستان به سمت چین می تواند زمینه ساز سه جانبه ساختن روابط اقتصادی دو کشور به ایران، چین و پاکستان باشد. در این ارتباط، سازمان همکاری شانگهای نیز از ظرفیت نهادی برای گسترش روابط دو کشور برخوردار است. تعیین دستورکارهای منطقه ای مشترک برای مدیریت چالش های امنیتی ناشی از بی ثباتی در افغانستان، از موضوعات دیگر برای همکاری تهران و اسلام آباد است.
بهره گیری از دیپلماسی عمومی و توسعه روابط اجتماعی هم می تواند مسیر مناسبی برای غلبه بر موانع سیاسی باشد. ایران از قدرت نرم لازم در جامعه پاکستان برخوردار است. تسهیل صدور روادید با پاکستان، افزایش ارتباطات بین نخبگان و فرهیختگان، تسهیل و گسترش گردشگری مذهبی و درمانی نیز نقش مهمی در افزایش سطح روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین دو کشور ایفا خواهد کرد.