پس از اینکه مقامات ایرانی و آمریکایی تایید کردند تهران و واشنگتن در زمینه آزادسازی منابع مالی ایران و تبادل زندانی به توافق رسیده اند، در بسیاری از کنفرانس های خبری این سوال به طور مرتب از مقامات دو کشور پرسیده می شود که آیا این توافق می تواند تاثیر دومینویی در زمینه احیای مذاکرات هسته ای داشته باشد؟ این در حالی است که همکاری های موردی و موضوعی ایران و آژانس از اواخر ماه مه نیز ادامه دارد.
روز دوشنبه ۲۳ مرداد (۱۴ اوت) سخنگوی کاخ سفید در پاسخ به سوال مشابه عنوان کرد که حل و فصل مسئله زندانیان در ایران هیچ ارتباطی با گفت و گوهای دیگر از جمله مذاکرات هستهای ندارد. وی همچنین در ادامه گفت: «ما رویکردمان در قبال ایران که بر روی بازدارندگی، فشار و دیپلماسی متمرکز بوده را تغییر نداده ایم.» یک روز بعد، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا نیز در یک نشست خبری، با تکرار همان گزاره ها تاکید کرد: «ایالات متحده از راهبرد بازدارندگی، فشار و دیپلماسی در تعامل با ایران پیروی می کند و به رغم توافق تبادل زندانیان، سیاست های واشنگتن در قبال تهران تغییر نخواهد کرد.» وی با این ادعا که ایالات متحده برای ممانعت از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای به تلاش خود ادامه می دهد، افزود: «واشنگتن نمی تواند گزارشهای رسانه ای درباره کاهش شتاب برنامه هسته ای ایران را تایید کند.»
پیش از این نیز مقامات آمریکایی در اظهار نظرهای مختلف اعلام کرده بودند که با همتایان ایرانی خود درباره هیچ توافقی صحبت نمی کنند. در واقع هرچند مقامات فعلی کاخ سفید بارها خروج آمریکا از برجام در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ را اشتباه فاحشی توصیف کرده اند، اما ظاهرا به همان رویکرد علاقمند و پایبند هستند.
آمریکایی ها مدعی اند برنامه دولت بایدن این بود که با انجام اصلاحاتی مختصر به توافق اولیه با ایران بازگردد، اما ایران مانع توافق شد. این در حالی است که در دوره بایدن نیز گسترش متناوب و بی وقفه تحریم های اقتصادی آمریکا علیه ایران و کاهش مزایای توافق هسته ای، یکی از مهمترین موانع توافق هسته ای بود. البته نباید از تاثیر تغییر شرایط داخلی، منطقه ای و بین المللی برای طرف های مذاکره نیز چشم پوشی کرد.
روند مذاکرات قبل
دور قبل مذاکرات هسته ای ایران و گروه ۵+۱ از بهار ۱۴۰۰ (آوریل ۲۰۲۱ ) آغاز شد و بطور پیوسته تا تابستان ۱۴۰۱ (سپتامبر ۲۰۲۲) ادامه داشت. در این مدت، مذاکره کنندگان دو مرتبه به نهایی ساختن توافق هسته ای نزدیک شدند. یکبار در زمستان ۱۴۰۰ (مارس ۲۰۲۲) بود که به دنبال حمله روسیه به اوکراین، مسکو خواستار تضمین کتبی ایالات متحده درباره عدم تاثیرگذاری تحریم های بینالمللی بر روابط اقتصادی ایران و روسیه شد. بار دیگر در مرداد و شهریور ۱۴۰۱ (اوت و سپتامبر ۲۰۲۲) که روند نهایی شدن توافق به تبادل شرط و شروط کتبی ایران و ایالات متحده کشیده شد. آن زمان همه چیز برای توافق به نظر قطعی می رسید اما به یکباره همه امیدها به یاس و ناامیدی تبدیل شد.
در پی پایان یافتن این دور از مذاکرات، واشنگتن بطور یکجانبه مدعی شد متن نهایی ارائه شده به همه طرف ها قابل تغییر نخواهد بود و یا باید پذیرفته شود و یا شکست مذاکرات اعلام شود. این ادعا از سوی ایران رد شد. تهران اعلام کرد با توجه به ادامه بحث ها درباره چند موضوع مهم باقی مانده، هنوز در مرحلهای قرار نداریم که از نهایی شدن متن توافق در وین سخن بگوییم. ایران به واسطه نماینده اتحادیه اروپا پیشنهاد خود را به واشنگتن ارسال کرد، اما آمریکا که در آستانه انتخابات میان دوره ای کنگره و به دلایل متعدد قادر به تصمیم گیری نهایی و قطعی نبود، اعلام کرد در حال بررسی پیشنهاد ایران است. در نهایت نیز رابرت مالی نماینده وقت آمریکا در امور ایران، ضمن خودداری از اعلام شکست مذاکرات، اعلام کرد تا زمانی که در مورد همه مسائل توافق نشود، توافقی وجود نخواهد داشت.
گفت و گوهای غیر مستقیم که از بهار امسال در کشور عمان آغاز شد، نشاندهنده از سرگیری دیپلماسی بین ایالات متحده و ایران پس از وقفه چند ماهه بود، اما این مذاکرات نیز با آغاز مذاکرات تبادل زندانیان و آزادسازی منابع مالی ایران، به حاشیه رفت. اکنون با به نتیجه رسیدن توافق مبادله، این دیدگاه مطرح می شود که امکان تسری توافق مبادله به مذاکرات هسته ای وجود دارد. این دیدگاه به ویژه از سوی بازیگرانی که در مذاکرات اخیر میان ایران و آمریکا میانجی گری می کردند، مطرح می شود.
مقامات قطری اخیرا گفته اند تلاش می کنند اختلافات ایران و ایالات متحده را به پرونده های مجزا تفکیک کنند تا امکان توافق گام به گام وجود داشته باشد. این ابتکار یادآور سیاست باراک اوباما است که با تقسیم موضوعات مورد مذاکره با ایران به برنامه هستهای، سیاست منطقهای و برنامه های تسلیحاتی ایران، به دنبال توافق مرحله به مرحله با تهران بود. اما ناظرانی که مذاکرات هسته ای را رصد می کنند معتقدند فضا کاملا متفاوت از دوره قبلی مذاکرات است.
دلایل پیچیده شدن محاسبات در مذاکرات
بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ با انتقاد از ترامپ وعده داده بود توافق هسته ای با ایران را احیا خواهد کرد. اما تعلل ها و اشتهای زیاد واشنگتن برای امتیاز گیری بیشتر در برجام پلاس مانع تحقق این هدف شد. پس از آن نیز موانع متعددی در مسیر مذاکرات هسته ای و توافق ایجاد شد و محاسبات واشنگتن را نسبت به مذاکره پیچیده کرد. اعتراضات در ایران، جنگ اوکراین، تردیدها و انفعال اتحادیه اروپا و ابهامات آمریکا درباره آینده روابط ایران و روسیه نیز از دیگر عللی بودند که آمریکا را درباره مزایای توافق مردد کرد. به ویژه اینکه با کاهش مزایای برجام، هر نوع توافقی مستلزم اعطای امتیاز بیشتر به ایران و دریافت ما به ازاهای بیشتر بود. به باور بسیاری ناظران پیشرفت های غیر قابل بازگشت ایران در حوزه برنامه هسته ای، سرعت گریز ایران از هر نوع شکست احتمالی مذاکرات افزایش داده است و آمریکا اکنون نسبت به این موضوع نیز نگرانی های زیادی یافته است. زیرا امکان هر نوع کارشکنی و عقبگرد دوباره واشنگتن در توافق احتمالی را کاهش می دهد.
از سویی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، صحبت از هر نوع توافق برای دولت بایدن هزینه بیشتری از عدم تحقق وعده انتخاباتی سابق دارد. در همین حال بحران هایی مانند اوکراین، امنیت متحدان ناتو و افزایش تنش با چین نیز نقش موضوع مذاکرات هسته ای با ایران را در منازعات انتخاباتی خواهد کاست. در واقع شاید تمرکز دولت بایدن بر توافق هسته ای کاهش یافته اما این به معنای خارج شدن موضوع توافق هسته ای از دستور کار تیم بایدن نیست. بلکه واشنگتن به خوبی می داند که توافق سابق بنا به دلایل متعدد برای آمریکا قابل دستیابی نیست یا بسیار پر هزینه است و واشنگتن نیازمند تغییر شرایط برای مذاکره یا توافق احتمالی است.
بر اساس موارد فوق و نظر به اظهارات اخیر مقامات کاخ سفید، به نظر می رسد همچنان آمریکاییها تصور می کنند با رویکرد پرهزینه فشار می توانند سکوی پرشی برای واشنگتن در میز مذاکره با ایران فراهم کنند. از این روش آمریکایی ها می توان به انتقال بازی به زمین دیگر و یا افزایش زمینه های بازی نیز تعبیر کرد. سیاست آمریکا در خلیج فارس را هم می توان یک تکه از پازلی در نظر داشت که آمریکا در حال شکل دادن برای ایران است تا در همین حال به کاخ سفید برای غلبه بر فشارهای سیاسی داخلی در مورد از سرگیری مذاکرات هسته ای کمک کند. به عبارت دیگر، رویکرد کاخ سفید تغییری نکرده، اما تاکتیک ها تغییر کرده است. واشنگتن همچنان به توافق ها و تفاهم های موردی پشت پرده و غیر رسمی علاقه دارد. طرح قطری ها نیز ناظر بر وجود این انگیزه در واشنگتن است.
با این حال در این میان برای ایران نیز فرصت های مشابهی برای شکل دادن به قطعات پازل خود در سیاست منطقه ای و بین المللی وجود دارد که موضع ایران را در مذاکرات هسته ای تقویت کند. در مجموع باید افزود که با طولانی شدن وقفه در مذاکرات، افزایش شناخت طرف های مذاکره از همدیگر، تغییرات احتمالی در شرایط منطقه ای و بین المللی، مذاکرات احتمالی در آینده بسیار سخت و پیچیده به نظر می رسد.