۱۵ مهر (۷ اکتبر) و عملیات «طوفان الاقصی» نه تنها سرخط خبرها را تغییر داد بلکه مسیر دیپلماسی بسیاری از کشورهای منطقه خاورمیانه و جهان را تغییر داد. در این فضا مشخصا سه مسیر برجسته دیپلماسی در منطقه خاورمیانه و به موازات هم در سطح بین المللی شکل گرفته است؛ «دیپلماسی مقاومت»، «دیپلماسی صلح» و «دیپلماسی جنگ» و طرف های مستقیم و غیر مستقیم این جنگ از ترکیب هر سه مسیر برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند.
در همین حال در شرایط میدانی تبادل آتش ادامه دارد و همه طرف های درگیر در حال آرایش نظامی هستند و بطور پیوسته سیگنال های هشدارآمیز و تهدید کننده به هم ارسال می کنند. اغلب ناظران بر این باورند که این سیگنال ها با هدف اقناع طرف دیگر برای عدم انجام هر نوع اقدام تحریک آمیز است. با این حال، با افزایش سطح ادراک تهدید هر لحظه احتمال شعلهورتر شدن جنگ می رود.
شب گذشته «حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ایران در یک برنامه تلویزیونی با تاکید دوباره بر لزوم توقف فوری حملات اسرائیل به غزه، گفت «احتمال اقدام پیشدستانه از سوی محور مقاومت در ساعات پیش رو وجود دارد.»
غزه در محاصره کامل بمباران می شود و دسترسی ساکنان غزه به آب، برق، غذا و سوخت قطع است. وزارت بهداشت نوار غزه اعلام کرد که شمار کشته شدگان تجاوز اسرائیل به نوار غزه طی ۱۰ روز اخیر به بیش از ۲۸۰۰ نفر و شمار مجروحان به نزدیک ۱۰ هزار رسیده است.
در روزهای گذشته وزیر خارجه ایران در سفر به عراق، لبنان، سوریه و قطر با رهبران حزب الله لبنان و سایر گروه ها مقاومت از جمله حماس و جنبش جهاد اسلامی ملاقات و گفتگو کرد. امیرعبداللهیان در چندین نوبت گفته است «مقاومت برای همه سناریوهای محتمل آماده است.»
روز گذشته نیز «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا در سفر منطقه ای که از فلسطین اشغالی شروع شد، به اردن، امارات، عربستان، قطر و مصر رفت و مجدد به سرزمین های اشغالی بازگشت. گفته می شود ملاقات و گفتگوی وزیر خارجه آمریکا با «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم اسرائیل بیش از هفت ساعت طول کشیده است. بلینکن در روزهای گذشته نیز با سران اسرائیل، تشکیلات خودگردان فلسطین و جهان عرب دیدار و گفتگو کرد.
«جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا نیز به سرزمین های اشغالی فلسطین، اردن و مصر سفر خواهد کرد. در برنامه سفر رئیس جمهور آمریکا دیدار و گفتگو با «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان نیز قرار دارد. همزمان رسانه های آمریکایی از اعزام حدود ۲ هزار سرباز آمریکایی به سواحل نزدیک سرزمین های اشغالی فلسطین خبر می دهند. این نیروها به ناوگان های منطقه ای ایالات متحده در خاورمیانه و اروپا ملحق می شوند.
از بررسی مجموع اهداف و انگیزه ها می توان گفت ایران برای کنترل بحران با ترکیبی از دیپلماسی مقاومت، جنگ و صلح به رایزنی های خود برای پایان خشونت علیه غزه و تقویت گفتمان مقاومت فلسطین ادامه می دهد و ظاهرا آمریکا نیز مترصد کنترل دامنه جنگ، کنترل هزینه سازی برای واشنگتن و در عین حال حمایت از رژیم اسرائیل است.
اما در همین حال یک فرضیه نیز در حال تقویت است که ایالات متحده در حال هدایت این جنگ است. وزیرخارجه آمریکا در جریان سفر منطقه ای خود با این ادعا که اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند، در اظهاراتی گفت: «مذاکرات مفیدی در منطقه داشتیم تا مانع از گسترش درگیری در غزه شویم. غیر نظامیان هم نباید به خاطر اقدامات حماس، دچار مشکل شوند.»
بر اساس نگاه ناظران این ادعاها بیشتر اعلامی هستند اما سیاست اعمالی ایالات متحده آمریکا حمایت سیاسی، تسلیحاتی و حتی احتمالا رزمی از اسرائیل برای تشدید جنگ در غزه است. با این حال واشنگتن به دلیل محدودیت های منطقه ای و بین المللی نسبت به گسترش جنگ به خارج از مرزهای فلسطین اشغالی نگرانی هایی دارد. سفر بایدن به منطقه نیز شاهدی برای این مدعا است.
گروه های مقاومت نسبت به هر نوع مداخله آمریکا در جنگ فلسطین هشدار دادهاند. روز گذشته «داود شهاب» رئیس دفتر اطلاع رسانی جنبش جهاد اسلامی گفت: «ما امروز در حال جنگ با آمریکا هستیم که همه دشمنان ملت فلسطین و نوار غزه را با خود به صف کرده است.»
وزیر امور خارجه ایران در دیدار و رایزنی های انجام شده خود تاکید دارد «در صورت ادامه حملات اسرائیل علیه شهروندان و مردم بی دفاع غزه، هیچکس نمیتواند کنترل اوضاع و عدم گسترش دامنه درگیریها را تضمین کند و احتمال گسترش جنگ به جبهه های دیگر اجتناب ناپذیر می شود.»
شب گذشته «جوسپ بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در گفتگوی تلفنی با وزیر خارجه ایران از تهران خواست که مانع گسترش جنگ شود. این درخواست از سوی برخی کشورهای دیگر از جمله روسیه، چین و فرانسه نیز مطرح شده است. اظهارات وزیرخارجه ایران نشان می دهد مهمترین پیش شرط محور مقاومت، توقف حملات به غزه است. امیرعبداللهیان با این پیش شرط، از آمادگی مقاومت برای مبادله اسرای غیرنظامی در صورت تغییر وضعیت و جلوگیری از گسترش جنگ به ابعاد منطقه ای خبر داده است.
از نگاه ناظران بین المللی موضوع تبادل اسرا می تواند زمینه را برای توافق آتش بس فراهم کند. البته این امر مستلزم شرایط مساعد برای چنین تحولی است. بر اساس گزارش ها یکی از محورهای رایزنی های منطقه ای آمریکا، مذاکره برای تبادل بخشی از اسرا بوده است. گفته می شود حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ اسرائیلی در اسارت گروه های مقاومت هستند و تعدادی از اسرا نیز در جریان حملات اسرائیل به غزه زیر بمباران کشته شدهاند.
با این حال برخی از گمانه زنیها متمرکز بر احتمال آغاز حمله زمینی اسرائیل به غزه است. بر اساس گزارش ها، شهرک های اطراف غزه تخلیه شده و ظاهرا اسرائیل همزمان با تشدید حملات هوایی به غزه، در حال ارزیابی شرایط میدانی و سیاسی حمله زمینی است. کارشناسان معتقدند اسرائیل برای اجرای عملیات زمینی در غزه با چالش های متعدد سیاسی، نظامی و امنیتی مواجه است.
- جنگ های قبلی از جمله جنگ ۲۲ روزه که اواخر سال ۲۰۰۸ آغاز شد، نشان داد که اسرائیل در زمین نمی تواند به اهداف خود دست یابد و نیروهای مقاومت در این زمینه از اعتماد به نفس و ابتکار عمل بالاتری برخوردارند. مضاف بر این، در تحولات جاری، طرف اسرائیلی قبل از هر گونه عملیات زمینی، تلفات بسیار بیشتری را از جنگ ۲۲ روزه داده است. به فرض ورود نیروهای اسرائیلی به میدان نبرد زمینی در غزه، انتظار می رود که این نیروها برای نیروهای مقاومت فلسطینی سهل الوصول تر باشند و این در نهایت منجر به اسارت و تلفات بسیار بیشتر نیروهای نظامی اسرائیلی شود.
- عملیات طوفان الاقصی منجر به شعله ور شدن احساس همبستگی با آرمان فلسطین شد. با حمله زمینی اسرائیل به غزه شدت این احساسات افزایش یافته و منافع و امنیت اسراییل در داخل سرزمینهای اشغالی، خطوط مرزی و سایر نقاط منطقه تحت فشار قرار خواهد گرفت. به دنبال عملیات طوفان الاقصی پیش بینی می شد اعتراضات در کرانه باختری بار دیگر آغاز شود. حمله زمینی اسرائیل به غزه احتمال شعله ور شدن اعتراضات در کرانه باختری را بیشتر خواهد کرد.
- همزمان با جنگ غزه، درگیر شدن اسراییل در کرانه باختری، نه تنها امنیت تل آویو را تضعیف می کند، برای کشورهای عربی منطقه نیز واکنش برانگیز شده و می تواند به بن بست کامل در مذاکرات عادی سازی روابط اسرائیل با این کشورها منجر شود. روز گذشته رئیس اتحادیه عرب خواستار پایان عملیات نظامی در غزه و گشایش دالان بشردوستانه برای کمک به مردم منطقه شد. بازگشت بلینکن به تل آویو نیز در راستای انتقال پیام سیاسی کشورهای منطقه به سران اسرائیل ارزیابی می شود.
- یکی از مهمترین نگرانی های اسرائیل که موجب تعلل تل آویو برای آغاز حمله زمینی به غزه شده است، احتمال گسترش دامنه جنگ به داخل و مرزهای سرزمین های اشغالی است. هر چند اسرائیل تمایل زیادی به انتقامجویی سخت از مقاومت فلسطین در قبال عملیات طوفان الاقصی دارد اما احتمال واکنش متقابل و گسترده سایر گروه های مقاومت در منطقه موجب شده مقامات تل آویو و متحدانش در روزهای اخیر از اظهار نظر تحریک آمیز در این باره خودداری کنند. وزیر خارجه ایران در چند اظهار نظر رسانه ای هشدار داده است جریان مقاومت برای همه سناریوهای محتمل از جمله جنگ طولانی مدت آماده است. تل آویو با احتمال فعال شدن گروه های مقاومت در مرزهای مشترک سرزمین های اشغالی با لبنان، سوریه، اردن، مصر و دریای مدیترانه مواجه است.
- با توجه به سطح انگیزه و توانایی نیروهای مقاومت فلسطین برای جنگ شهری، کنترل کامل غزه برای اسرائیل امکان پذیر نیست. در همین حال هدف تل آویو ضربه سنگین به حماس است که تحلیلگران معتقدند این هدف برای اسرائیل از طریق حمله زمینی تحقق نمی یابد. در واقع غزه می تواند به باتلاقی برای اسرائیل تبدیل شود که پیامدهای سیاسی، نظامی و امنیتی جبران ناپذیری داشته باشد.
- حمله زمینی چه در بین ساکنان اراضی اشغالی و چه افکار عمومی جهان از حمایت چندانی برخوردار نیست. چه بسا اسرائیلی در این خصوص تجمعاتی را برگزار کرده و عمدتا خواستار تعیین تکلیف اسرا شده اند که هر گونه حمله زمینی پرونده تبادل اسرا را پیچیده تر می کند. تجمعات در کشورهای غربی نیز اخبار خوشی برای مقامات تل آویو ندارند. با ادامه و گسترش تجمعات حمایتی از مردم فلسطین، مقامات این کشورها نیز مجبور به تعدیل برخی مواضع خود خواهند بود.
- هر گونه ماجراجویی زمینی مخاطرات خود از جمله گسترش دامنه جنگ را با خود به همراه دارد؛ گزاره ای که مطلوب واشنگتن و سایر پایتخت های غربی به ویژه همزمان با جنگ در اوکراین نیست. چرا که گسترش دامنه جنگ، دامن آمریکا و سایر متحدان غربی اسرائیل را نیز می گیرد. از این جهت است که بعضا برخی از مقامات غربی بر لزوم امدادرسانی به مردم غزه تاکید دارند. این موضع آنها، نه از باب حمایت از مردم فلسطین، بلکه به دلیل هراس از توسعه درگیریهاست.
- حملات و بمباران کور غزه و کشتار مردم غیرنظامی در غزه، نه تنها نشانه قدرت و قوه اسرائیل نیست، بلکه حاکی از بلاتکلیفی و ضعف آن است. تل آویو صرفا برای جبران شکست خود، به دنبال نمایش حمله به غزه است. مشخص نیست که اسرائیل در حمله زمینی نیز بتواند هدف مشخصی را دنبال کند. در محاسبات نظامی و امنیتی، «هدف گمشده» در جنگ مترادف با «شکست» است. از همین جهت است که اسرائیل بی هدف به حملات خود را ادامه می دهد و همچنین در رابطه با حمله زمینی نیز مردد و دچار تعلل است.
- سفرهای مقامات غربی از جمله رئیس جمهور آمریکا به سرزمین های اشغالی نیز برای نمایش حمایت از تل آویو و متحد منطقه ای شان است. این سفرها هدف دیگری را نیز دنبال می کند و آن ممانعت از خروج شرایط از کنترل و گسترش جنگ است. این سفرها بیش از آنکه حاکی از حمایت برای عملیات گسترده نظامی در گستره منطقهای باشد، نمایه حمایت پشتیبانی سیاسی را بر خود دارد.