علاوه بر رایزنی ها درباره فردای جنگ، پخت و پز درباره چشم انداز حکمرانی در فلسطین در کانون مذاکرات قرار دارد که در این روند نقش عربستان پررنگ تر از قطر است.
نویسنده: حمیدرضا کاظمی
کارل فون کلاوزویتس متفکر نظامی اهل پروس سده نوزدهم میلادی سخن معروفی درباره جنگ دارد. به عقیده وی، «جنگ ادامه سیاست است با وسایل دیگر». معنای این سخن توجیه یا تکریم جنگ نیست، بلکه ناظر بر واقعیتی عینی است که بر اساس آن، اگر میدان نبرد بدون عقبه سیاسی باشد منجر به بی نتیجه ماندن دستاوردهای نظامی خواهد شد. در همین چارچوب باید گفت که امروز منطقه خاورمیانه به مدت چهارماه است که گرفتار جنگ است که در واقع ماحصل وضعیت سیاسی در منطقه طی سال های اخیر بوده است.
طی یکماه اخیر با توجه به ناکامی رژیم صهیونیستی در تحقق اهدافش برای آزادی اسرا و نابودی حماس، آمریکا تلاش ها برای حل سیاسی بحران را افزایش داده است تا بتواند اهدافی که ارتش رژیم در میدان محقق نکرده را دیپلمات هایشان محقق کنند. در همین راستا طرحی با عنوان «سند پاریس» مبتنی بر آتش بس چهارمرحله ای تهیه شده که در مجموع می توان آن را طرحی در جهت منافع راهبردی اسرائیل توصیف کرد.
آمریکا تحت این عنوان که زمان برای پذیرش توافق محدود است و این بهترین شانس فلسطینی ها برای توافق می باشد، قطر و مصر را تحت فشار قرار داده تا از این رهگذر، گروه های مقاومت در غزه برای توافق بر اساس فرمول بندی سند پاریس تحت فشار قرار بگیرند. در نتیجه همین وضعیت، شاهد بودیم که اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس سفری به قاهره داشت و در آنجا با نماینده های گروه های فلسطینی از جمله جهاد اسلامی و حماس دیدار داشت که براساس گزارش رسانه ها، بحث درباره سند پاریس محور رایزنی های رئیس دفتر سیاسی حماس در قاهره بوده است.
رسانه های غربی پاسخ حماس را «بله اما…»، توصیف کرده اند و نوشته اند که حماس علاوه بر لزوم آتش بس کامل و کمک رسانی، خواستار عقب نشینی رژیم صهیونیستی از غزه است. در مقابل، رسانه های نزدیک به محور مقاومت رویکرد منفی نسبت به سند پاریس داشته اند و آن را تامین کننده منافع مقاومت فلسطین نمی دانند. از سوی دیگر، علاوه بر رایزنی ها درباره فردای جنگ، پخت و پز درباره چشم انداز حکمرانی در فلسطین هم در کانون مذاکرات و رایزنی ها قرار دارد که در این روند نقش عربستان پررنگ تر از قطر است.
برگزاری نشست محرمانه روسای دستگاههای امنیتی عربستان سعودی، اردن، مصر و تشکیلات خودگردان در ریاض درباره آینده فلسطین که توسط رسانه های اسرائیلی افشا شد، یا بیانیه وزارت خارجه عربستان درباره دو پیش شرط این کشور برای عادی سازی روابط با رژیم با تاکید بر لزوم عقب نشینی کامل از غزه و تشکیل دولت مستقل در مرزهای ۶۷، بلافاصله بعد از سفر آنتونی بلینکن گواه این امر است که مذاکرات سیاسی با جدیت در جریان است.
در کشاکش این وضعیت اما بنظر می رسد که جای نیروی سیاسی برای مذاکره درباره آینده فلسطین و منطقه خالی مانده است. از یکسو نیروهای شاخه نظامی حماس به دلیل وضعیت جاری در غزه نمی توانند ایده ها و نقطه نظراتشان را روی کاغذ بیاورند. همچنین نیروهای جبهه مقاومت نیز هنوز نتوانسته اند شرایط را به سویی سوق دهند که بتوانند در این روندها باشند.
البته در این پخت و پز آمریکایی، تنها نیروهای مقاومت غایب نیستند و به نظر می رسد عربستان سعودی در محاسباتی آینده نگرانه، امارات را هم از روند مذاکرات درباره آینده فلسطین کنار زده است. قطر نیز تنها در روند آزادی اسرای اسرائیلی نقش دارد و در ارتباط با تحولات آینده فلسطین نقشی ندارد. عربستان بازیگردان سیاسی تحولات آتی فلسطین است که مرتبط با روند عادی سازی این کشور با رژیم صهیونیستی قابل تفسیر است.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان رکن اصلی جبهه مقاومت لازم است با دیپلماسی فعال و در صحنه تلاش کند در قبال به اصطلاح «سند پاریس» با درایت و محاسبات مبتنی بر اصول و منافع همه جبهه مقاومت، و ضمن رایزنی جدی با کشورهایی همچون ترکیه، اندونزی، مالزی، عمان، قطر و کویت، یکسری مواضع و ابتکارات روشن ارائه کند.
دیدگاه های بیان شده در این یادداشت متعلق به نویسنده بوده و الزاما منعکس کننده دیدگاه و مواضع ایران نوانس نیست.