ایک فریمن، پژوهشگر موسسه هوور در دانشگاه استنفورد و هوگو بروملی، پژوهشگر در مرکز ژئوپولتیک در دانشگاه کمبریج یادداشتی را درباره چشمانداز و تبعات حمله یا محاصره تایوان توسط چین در روزنامه نیویورک تایمز نوشتهاند که متن آن در ادامه میآید:
مانورهای نظامی چین در آبهای پیرامونی تایوان در ماه دسامبر که تقریباً بزرگترین مانورها در سه دهه اخیر بودهاند، احتمال فزاینده تخریب کامل روابط بین آمریکا و چین را پدیدار میکند. یک حمله تمام عیار به تایوان یکی از احتمالات است؛ سال گذشته، ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا، اشاره کرد که شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، به نیروهای مسلح چین دستور داده تا برای حمله تا سال ۲۰۲۷ آماده باشند.
این تنها گزینه رئیس جمهور چین نیست. او میتواند از گارد ساحلی و ارتش برای تحمیل یک «قرنطینه» استفاده کند، به طوری که کشتیها و هواپیماهای تجاری فقط با شرایط چین به تایوان تردد کنند. این استراتژی منعکسکننده اقدامات پکن در دریای چین جنوبی است، جایی که گارد ساحلی آن تلاش میکند بر آبها و جزایر مرجانی که بخشی از فیلیپین متحد آمریکا هستند، اعمال کنترل کند.
اگر چین بر سر تایوان، که پکن آن را قلمرو خود میداند، وارد درگیری شود، آمریکا باید پاسخ دهد؛ پیامدهای چنین سناریویی بسیار زیاد است و به طور بالقوه یک بحران اقتصادی جهانی بسیار بدتر از شوک ناشی از همهگیری کووید-۱۹ در پی خواهد داشت.
اما در حال حاضر، آمریکا آماده چنین شرایطی نیست. گزارشی از یک نشست مجلس نمایندگان سال گذشته جمع بندی کرد که «ایالات متحده فاقد برنامه احتمالی برای تأثیرات اقتصادی و مالی درگیری با چین است.»
پرداختن به این عدم آمادگی باید یک اولویت دو حزبی در آمریکا باشد. دولت جدید در کاخ سفید باید با کنگره و دولتهای متحد برای توسعه یک طرح منسجم که به وضوح چشماندازی برای اقتصاد جهانی در طول و پس از بحرانی که بر اساس رهبری اقتصادی آمریکا استوار است، ترسیم کند، همکاری کند.
بارزترین پیامدهای اقتصادی مربوط به نیمههادیها است. شرکت صنایع نیمههادی تایوان (TSMC) حدود ۹۰ درصد از پیشرفتهترین تراشههای کامپیوتری جهان را تولید میکند. برخی از آنها اکنون در آریزونا ساخته میشوند، اما پیشرفتهترین تراشههای TSMC هنوز در تایوان تولید میشوند. صنایعی از خودرو گرفته تا تجهیزات پزشکی به این تراشهها وابسته هستند. اگر تولید تراشههای تایوانی متوقف شود، اقتصاد جهانی میتواند به رکود عمیقی فرو رود. اگر کارخانههای TSMC به دست چین بیفتد، پکن میتواند یک مزیت رقابتی، از جمله در توسعه فناوری هوش مصنوعی به دست آورد و تولیدکنندگان آمریکایی و اروپایی را در وضعیت نامطلوبی قرار دهد.
اما حمله به تایوان یا محاصره آن از نظر اقتصادی به دلایلی فراتر از تولید نیمههادیها اهمیت دارد. دو تعهد، اساس نظم اقتصادی در منطقه ایندوپاسیفیک را تشکیل میدهند: اولی قانون مربوط به روابط با تایوان در سال ۱۹۷۹ در آمریکاست که هرگونه اقدام خشونتآمیز برای تهدید استقلال سیاسی یا اقتصادی تایوان را موضوع واجد «نگرانی جدی» برای ایالات متحده تلقی میکند. دومی تعهد چین، در سال ۱۹۸۲، به پیگیری اتحاد با تایوان از طریق ابزارهای صلح آمیز است، که شی جین پینگ آن را بخشی از پایه سیاسی روابط آمریکا و چین توصیف می کند.
اگر آمریکا در پاسخ به حمله یا محاصره اقدام نکند، متحدانی از جمله ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و فیلیپین نیز در معرض فشار اقتصادی قرار خواهند گرفت و روابط آمریکا با نزدیکترین متحدان خود زیر سوال می رود.
بنابراین، ایالات متحده به طرحهای احتمالی اقتصادی برای هر بحران در رابطه با تایوان نیاز دارد.
تحریمهای اقتصادی مانند آنچه آمریکا علیه ایران و روسیه به کار گرفته است، ممکن است در ظاهر جذاب به نظر برسند، اما به دلیل نقش محوری چین در زنجیره تامین جهانی، تلاشهای مشابهی که توانایی تجارت آن را مختل کند، خودزنی خواهد بود.
در واقع، اعمال تحریمهای گسترده بر چین، نظام اقتصادی بینالمللی را که آمریکا از آن محافظت میکند، تضعیف میکند. متحدان و کشورهای بی طرف به طور یکسان ممکن است با توجه به هزینه های هنگفت، از همکاری با رژیم تحریم های تحت رهبری آمریکا خودداری کنند. بسیاری از آمریکاییها افزایش احتمالی قیمت کالاهای مصرفی را غیر قابل تحمل خواهند یافت.
رهبران آمریکا باید با واقعیت روبرو شوند. چین را نمی توان از اقتصاد جهانی کنار گذاشت یا اخراج کرد. در عوض، آمریکا به چشماندازی مثبت برای چگونگی پاسخگویی در بحران تایوان برای دفاع از اقتصاد جهانی نیاز دارد. چنین طرحی شامل سه عنصر کلیدی خواهد بود.
در طول و پس از هر بحران تایوان، بازارها در وضعیت وحشت قرار می گیرند. بانک مرکزی آمریکا باید با بانکهای مرکزی کشورهای دیگر برای تامین نقدینگی برای جلوگیری از فروپاشی مالی جهانی هماهنگ شود. ایالات متحده و متحدانش باید یک هیئت همکاری امنیتی اقتصادی برای حفظ اعتماد تجاری در نظام تجارت بینالمللی ایجاد و تأمین مالی کنند که برای همه کشورها به جز کشورهای غیرهمراه باز باشد. این هیئت از حمایت مالی برای کشورهای عضو با چارچوبی برای اجرای سیاست های تجاری ریشه در منافع امنیت ملی آمریکا، ترکیب می شود.
واشنگتن همچنین باید با متحدان در مورد بازگرداندن سریع محصولات حیاتی از چین که آمریکا و سایر کشورها به شدت به آن وابسته شده اند، از جمله مواد اولیه دارویی فعال و هواپیماهای بدون سرنشین، همکاری کند. (در ماه سپتامبر، مجلس نمایندگان قانون امنیت زیستی را تصویب کرد، قانونی که هدف آن جداسازی استراتژیک از چین در زمینه بیوتکنولوژی است، اما در سنا متوقف شده است.)
برای کاهش وابستگی به کالاهای مصرفی غیرضروری از چین، مثل توستر و اسباب بازی، ایالات متحده باید یک رویکرد تدریجی اتخاذ کند. سیستمی از تعرفه های قابل پیش بینی و به تدریج افزایشی بر واردات چین می تواند تولیدکنندگان، واردکنندگان و خرده فروشان را راهنمایی کند تا تولید را از چین بدون ایجاد فشارهای تورمی ناگهانی خارج کنند. این بر خلاف رویکرد پیشنهادی دونالد ترامپ مبنی بر تهدید به تعرفه های بالای فوری برای چانه زنی برای امتیازات است. واشنگتن نباید سعی کند تولید کالاهای غیرضروری را هدایت کند. در عوض، باید برای ایجاد شرایط برابر تلاش کند و به کشورها اجازه دهد برای جذب تولیدی که از چین خارج می شود، رقابت کنند.
به اجرا درآوردن این چشمانداز آسان نخواهد بود. پکن به احتمال زیاد از طریق مجازات شرکت های خارجی در چین تلافی خواهد کرد. با این حال، ایجاد یک چارچوب امنیت اقتصادی فراگیر بهترین دفاع در برابر تهدید اخلال در تجارت و بازارهای مالی خواهد بود.
به دست آوردن حمایت سیاسی برای هزینه هایی که این امر مستلزم آن است، آسان نخواهد بود. یک گام منطقی اول می تواند برگزاری جلسات استماع کنگره در مورد تأثیر اقتصادی رویارویی بر سر تایوان، با هدف نهایی تهیه پیش نویس قانونی باشد که در صورت وقوع بحران می توان آن را از قفسه بیرون آورد.
پاسخ هر چه که باشد، واشنگتن باید قبل از وقوع اتفاقی به این سؤالات پاسخ دهد. به یاد داشته باشید که اگر چین به تایوان حمله کند یا آن را محاصره کند، فقط یک کشور جزیرهای را هدف قرار نمیدهد. بلکه به دنبال تغییر نظم منطقهای ایندوپاسیفیک و تضعیف اقتصاد جهانی قانون-محور است. بدون یک برنامه مشخص، بحران تایوان خطر تضعیف مبانی موفقیت و امنیت آمریکا را به همراه دارد.
دیدگاههای بیان شده در این یادداشت متعلق به نویسنده بوده و الزاما منعکس کننده دیدگاه و مواضع ایران نوانس نیست.