نشست سران سازمان همکاری شانگهای (SCO) که از ۳۱ اوت تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۵ (۹ تا ۱۰ شهریور ۱۴۰۴) در تیانجین برگزار شد، به ویژه در چارچوب درگیریهای اخیر منطقهای و فشارهای بینالمللی مجدد، به بستری مهم برای سیاست خارجی ایران تبدیل شد. این رویداد که با حضور نمایندگان بیش از ۲۰ کشور عضو و سازمانهای بینالمللی مختلف همراه بود، نقش روزافزون سازمان همکاری شانگهای را به عنوان محفلی برای قدرتهای غیرغربی برجسته ساخت.
این اجلاس، برای ایران، در یک مقطع زمانی بسیار حساس برگزار شد. تصمیم آلمان، بریتانیا و فرانسه (تروئیکای اروپایی یا E3) برای فعالسازی مکانیسم ماشه با هدف افزایش فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک بر تهران صورت گرفته است. در چنین فضایی، بیانیههای حمایتی از سوی دیگر قدرتهای بزرگ، اهمیتی قابل توجه دارد. در بیانیه مشترک پایانی این اجلاس، اقدام نظامی اخیر آمریکا و اسرائیل علیه ایران محکوم شد. این امر در شرایطی چالشبرانگیز، حمایتی علنی به ویژه از سوی دو عضو دائم و یک عضو غیردائم شورای امنیت سازمان ملل (چین، روسیه و پاکستان) را برای تهران به ارمغان آورد.
این اجلاس همچنین نقطه عطفی مهم در روابط ایران و چین میتواند باشد. مقامات ایرانی تمایل خود را برای همکاریهای ساختارمندتر و بلندمدت، فراتر از تعاملات بحرانمحور، ابراز کردند.
در جریان این نشست، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، از اهداف اعلامشدهٔ چین برای اصلاح حکمرانی جهانی همسویی حمایت کرد؛ حرکتی که بازتابدهندهٔ سیاست کلان ایران برای تعامل با یک نظام بینالمللی چندقطبی است. به نظر میرسد تهران به چارچوب راهبردی ۱۰ ساله سازمان همکاری شانگهای که هدف آن تقویت همکاری در حوزههای مالی، دفاعی و زیرساختی است، به عنوان ابزاری برای تأمین منافع خود در این ساختار جهانی در حال تحول مینگرد.
حرکتهای نمادین نیز در این میان نقش دارند. دعوت چین از ایران برای شرکت در رژه نظامی «روز پیروزی»، رویدادی که چندین کشور غربی و منطقهای از آن کنار گذاشته شدهاند، از سوی ناظران به عنوان نشانهای از قصد پکن برای تقویت شراکت خود با تهران تفسیر میشود. چنین اقداماتی، چرخش دیپلماتیک مستمر ایران به سوی کشورهایی را که از نظم بینالمللی چندقطبی حمایت میکنند، تحکیم میبخشد. این نمایش سیاسی، ایران را در کنار فاتحان تاریخی فاشیسم قرار میدهد و به طور ظریفی، تقابلی میان مبارزات جهانی گذشته و رویارویی کنونیاش با آنچه «یکجانبهگرایی آمریکا» میخواند، ترسیم میکند.
علاوه بر این، ایران از این اجلاس برای ارائه پیشنهادهایی جهت ایجاد تغییر در نظام مالی بینالمللی و تأسیس سازوکارهای جدید برای واکنش به بحرانها استفاده کرد. این طرحها با هدف کاهش وابستگی به دلار آمریکا در تجارت بینالمللی و ترویج استفاده از ارزهای ملی و چارچوبهای مالی منطقهای ارائه شدهاند. این رویکرد با اهداف استراتژیک ایران در اقیانوس هند و آسیای مرکزی، جایی که نفوذ خود را در مناطق کلیدی مانند افغانستان و قفقاز حفظ کرده است، همخوانی دارد.
یکی از دستاوردهای مهم این نشست، نامه مشترک وزرای خارجه ایران، روسیه و چین بود که در آن فعالسازی مکانیسم ماشه توسط تروئیکای اروپایی را غیرقانونی خواندند. این نامه هماهنگ، نشاندهنده همسویی رسمی سه کشور در این موضوع بود.
تعامل ایران در اجلاس سران شانگهای حاکی از آن است که این سازمان به یکی از مؤلفههای مهم سیاست خارجی تهران تبدیل شده است. این بستر، فرصتهایی برای همکاریهای تجاری و امنیتی چندجانبه در خارج از چارچوبهای تحت رهبری غرب به تهران ارائه میدهد. ابتکارات و بیانیههای این اجلاس نشان میدهد که ایران در حال پیگیری راهبرد تعمیق اتحاد خود با قدرتهایی نظیر چین و روسیه است تا بتواند فشارهای خارجی را مدیریت کرده و خود را به عنوان یک بازیگر مهم در میان کشورهای «جنوب جهانی» تثبیت کند.