بیانیه مشترک اخیر اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس بار دیگر مجموعهای از ادعاهای تکراری و مداخلهجویانه را علیه ایران مطرح کرد. این بیانیه به حوزههایی چون تمامیت ارضی ایران (با اشاره به جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی)، برنامه هستهای، قابلیتهای دفاعی و حتی قطعنامههای خاتمهیافته شورای امنیت پرداخته است.
واکنش قاطع، اقدامی ضروری اما ناکافی
در پاسخ به این بیانیه، موضعگیری قاطع مقامات کشور، از جمله فرمانده کل سپاه، سخنگوی وزارت امور خارجه و رئیس مجلس شورای اسلامی، و اقدام معاون سیاسی وزارت امور خارجه در احضار سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا، گامی صحیح و ضروری بود.این اقدامات «پسینی» برای ثبت اعتراض رسمی و ارسال پیام قاطع به طرفهای مقابل مهم هستند.
با این حال، تکیه صرف بر اقدامات واکنشی، هر چقدر هم که قاطع باشند، ما را همواره در موضع دفاعی قرار میدهد و اصل غافلگیری را به طرف مقابل واگذار میکند. تجربه نشان داده است که چنین بیانیههایی معمولاً در برهههای زمانی خاص و قابل پیشبینی صادر میشوند؛ مانند اجلاسهای سالانه شورای همکاری خلیج فارس یا در آستانه نشستهای بینالمللی مهم. این تکرار، فرصتی است تا دیپلماسی کشور از یک رویکرد واکنشی به یک راهبرد «پیشینی» و پیشدستانه حرکت کند. هر چند طبق رویههای مرسوم چنین امری معمولا وجود داشته، اما پیگیری جدیتر، موثرتر و اهتمام بیشتر در این زمینه به گونهای که هموزن موضوعات مطرح شده باشد، اجتنابناپذیر است. حتی در مواردی، سطح و طیف تدابیر پیشینی باید ارتقا یافته و بعضا وسیعتر شوند.
دو رویکرد مکمل برای یک دیپلماسی مؤثر
برای مدیریت کارآمد این چالشها، دو رویکرد مکمل باید به صورت جدی در دستور کار دستگاه دیپلماسی و نهادهای ذیربط قرار گیرد:
- رویکرد بلندمدت و بنیادین: این رویکرد شامل تدابیر مستمری است که هدف آن تغییر محاسبات و پیشفرضهای طرفهای مقابل است. اقداماتی نظیر:
- تولید محتوای حقوقی و تاریخی: مستندسازی و انتشار گسترده اسناد حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه به زبانهای مختلف.
- دیپلماسی عمومی فعال: تعامل مستقیم با نخبگان، رسانهها و افکار عمومی کشورهای اروپایی و حاشیه خلیج فارس برای تبیین مواضع ایران و برجستهسازی استانداردهای دوگانه غرب.
- تقویت پیوندهای اقتصادی و فرهنگی: ایجاد منافع مشترک پایدار که هزینه سیاسی اتخاذ مواضع ضدایرانی را برای این کشورها افزایش دهد.
- تعریف منافع امنیتی بلند مدت: پیش بینی و تعریف منافع امنیتی بلند مدت برای این کشور و تبیین مضرات و آثار هر گونه تخطی به آنها، از موارد دیگری است که باید به صورت محاسبه شده پیگیری شود.
- رویکرد کوتاهمدت و پیشدستانه: این رویکرد ناظر بر اقداماتی است که باید در بازههای زمانی نزدیک به برگزاری نشستهای مشابه اجرا شوند. این تدابیر، که میتوانند از جنس رایزنی یا انذار باشند، با هدف پیشگیری از شکلگیری اجماع علیه ایران یا دستکم تخفیف شدت آن صورت میگیرند. برای مثال:
- رایزنیهای دیپلماتیک: چند هفته پیش از برگزاری چنین نشستهایی، میتوان با اعزام فرستادگان ویژه یا برگزاری جلسات با سفرای اروپایی و کشورهای منطقه، مواضع و خطوط قرمز ایران را مجدداً و به صراحت یادآوری کرد. در صورت لزوم، میتوان سطح پیگیری در این زمینه را به صورت مرحلهای افزایش داد و حتی بنا به اقتضای شرایط و موضوع آن را به سطح سران رساند.
- هشدار نسبت به تبعات: تفهیم این موضوع به طرفهای مقابل که تکرار ادعاهای بیاساس، به روابط دوجانبه آسیب زده و بر همکاری در سایر حوزهها تأثیر منفی خواهد گذاشت.