اکنون با روند جدیدی که در حال شکل گیری است، بیم آن می رود که نظامی گری در خلیج فارس و تقابل ژئواستراتژی قدرت ها معمای امنیتی جدیدی در منطقه ایجاد کند که مسلما برای همه کشورهای منطقه هزینه ساز و چالش برانگیز خواهد بود.
نویسنده: عفیفه عابدی
روزهای زیادی است که بسیاری از اخبار تحت الشعاع افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس قرار گرفته است. ایران نیز در پاسخ به تهدیدهای ایالات متحده، تدابیر امنیتی و بازدارنده خود را در منطقه افزایش داده است. اما در حالی که ایالات متحده بار دیگر در حال ایجاد بی ثباتی، تنش و بازآفرینی شبح سیاه ناامنی بر فراز خلیج فارس است، ایران باید برای ایجاد یک مکانیزم امنیت دسته جمعی در منطقه به تلاش های دیپلماتیک و پایدار خود نیز ادامه دهد.
ایران در سال های اخیر بارها خواستار تشکیل یک «مجمع گفتوگوی منطقهای در خلیج فارس» شده است. دو ماه پیش، پیش از اینکه آمریکایی ها لشکرکشی دوباره به منطقه را آغاز کنند، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران که به همسایگان ایران در خلیج فارس سفر کرده بود، از پیشنهاد ایران برای تشکیل مجمع همکاری کشورهای همسایه خلیج فارس خبر داد. ایران در دولت قبل نیز سه طرح برای امنیت خلیجفارس ارائه داده بود که شامل مجمع گفتوگوی منطقه ای، پیمان عدمتجاوز و ابتکار صلح هرمز می شدند.
اما پرسش اساسی در این میان این است که چرا این پیشنهادها با پاسخ همکاری جویانه سایر کشورهای منطقه مواجه نشده است؟ چرا همچنان زمینه گفتگوها برای یک سیستم امنیتی درون زا برای منطقه فراهم نیست؟ ایجاد مکانیزم موفق منطقه ای مستلزم آغاز گفتگوها از چه سطحی است؟
چالش ها و موانع موجود
نگرانی از افزایش تنش، بی ثباتی و منازعه احتمالی در خلیج فارس، موضوعی تازه نیست. از اواخر قرن پانزدهم با ورود پرتغالی ها به منطقه تا به امروز، خلیج فارس همواره مورد طمع قدرت های خارجی بوده و بارها آتش جنگ را به خود دیده است. جنگ هایی که برای کشورهای منطقه عقبگردهای تاریخی در توسعه سیاسی و اقتصادی ایجاد کرد.
هر چند شرایط منطقه تا قبل از تنش آفرینی جدید ایالات متحده، خیلی با ثبات نبود، با این حال آغاز تنش زدایی در روابط ایران و عربستان، امیدهایی برای قرار گرفتن منطقه در مسیر توسعه سیاسی-اقتصادی و همکاری های نهادی در منطقه ایجاد کرده بود. اما اکنون با روند جدیدی که در حال شکل گیری است، بیم آن می رود که نظامی گری در خلیج فارس و تقابل ژئواستراتژی قدرت ها معمای امنیتی جدیدی در منطقه ایجاد کند که مسلما برای همه کشورهای منطقه هزینه ساز و چالش برانگیز خواهد بود. رقابتی که می تواند بار دیگر به رقابت های منطقه ای موجود محلی سرریز شود و امنیت منطقه را با مخاطراتی مواجه سازد.
این در حالی است که بر خلاف مقاطع گذشته، خلیج فارس در نقطه عطف مثبتی قرار دارد. کشورهای منطقه با وجود اختلافات زیاد، از زمینه و تمایل بیشتری برای گفتگو برخوردار هستند. بین کشورها یک سطحی از تفاهم وجود دارد که تامین امنیت پایدار در خلیج فارس تضمین کننده منافع و برنامه های توسعه محور همه کشورهای منطقه خواهد بود. در سال های اخیر کشورهای منطقه به سطحی از ثبات سیاسی داخلی نیز دست یافته اند و برنامه های توسعه محور همه کشورهای منطقه نیز بر پایه کاهش تنش با همسایگان است.
اما باید پرسید مانع اصلی در ایجاد گام های اولیه برای توافق دسته جمعی درباره یک الگوی بومی و درون زا برای امنیت خلیج فارس چیست؟ به نظر می رسد پاسخ را می توان بار دیگر در نقش نیروهای فرامنطقه ای در بی ثباتی خلیج فارس یافت. شواهد نیز نشان می دهند افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه، ارتباطی به دغدغه امنیتی هیچ کدام از کشورهای منطقه ندارد. بطور واضح تلاش های واشنگتن برای ارتباط دادن اقدامات تنش آفرین آمریکایی ها به ایران نیز برخلاف مسیر تنش زدایی بین همسایگان خلیج فارس است. در حالی که ایران به سطحی از تفاهم سیاسی با کشورهای منطقه دست یافته است، آمریکا تلاش می کند با تحریک تنش نظامی در منطقه، ایران را بار دیگر به عنوان تهدید مشترک با کشورهای منطقه تبدیل کند.
مدل پیشنهادی ایران برای خلیج فارس
مدل های مطرح برای امنیت خلیج فارس را می توان به دو نوع تاسیسی و توافقی دسته بندی کرد. مدل های تاسیسی از درون رقابت های سیاسی و نظامی در منطقه شکل می گیرند که شامل سه نوع می شوند؛ ۱ – هژمونی منطقه ای یک واحد ، ۲ -موازنه قوای دو یا چند واحد منطقه ای و ۳- نظام وتوی واحدهای منطقه ای. کاملا روشن است این الگوها که در مقاطع گذشته بطور مرتب بر خلیج فارس حاکم بوده اند، زمینه بیشتری برای دخالت بازیگران خارجی را فراهم کرده و بیشتر ضامن منافع بازیگران خاص منطقه خواهند بود. این الگوها همواره متضمن سطحی از تنش و بی ثباتی نیز هستند. این در حالی است که الگوی امنیت دسته جمعی منطقه ای که باید با توافق همه کشورهای منطقه شکل بگیرد، می تواند ضامن امنیت و منافع همه کشورهای منطقه باشد.
مدل ارائه شده توسط ایران نیز دقیقا الگوی منطبق با امنیت دسته جمعی و توافق جمعی است. هم اکنون ۶ کشور از همسایگان خلیج فارس، عضو یک سازمان منطقه ای به نام شورای همکاری خلیج فارس هستند. اما منظور ایران از الگوی دسته جمعی شامل همه همسایگان خلیج فارس شامل ایران و عراق در شمال و ۶ کشور کویت، عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات متحده و عمان در جنوب خلیج فارس است.
اصول مورد تاکید ایران همچون پذیرش اصل عدم تجاوز، تفاهم درباره مرزهای موجود، پرهیز از دخالت در امور داخلی کشورها، توافق درباره موضع مشترک درباره افزایش حضور نظامی بازیگران فرامنطقه ای و خودداری از هر نوع همکاری با اقدامات تنش آفرین نیروهای خارجی در منطقه نیز از ابعاد مهم یک مدل قابل دسترس برای امنیت همه کشورهای منطقه هستند.
راهبرد موثر برای مدل امنیت جمعی و بومی
مسلما با شرایط موجود، صحبت از الگوی امنیتی که به تفاهم و توافق میان همه بازیگران منطقه ای و بین المللی منجر شود، ایدئال گرایانه است. توافق در زمینه منع رقابت تسلیحاتی و حل و فصل همه اختلافات سیاسی و ژئوپلتیک بسیار دشوار و دور از دسترس است و در همین حال به بدبینی های موجود نیز دامن می زند. اما ایجاد الگوی امنیتی مبتنی بر رقابت-تعامل که مبتنی بر پذیرفتن سطحی از اختلاف ها و رقابت های متعارف و ایجاد همکاری های اقتصادی و اطلاعاتی با سود دو یا چند جانبه باشد، قابل اعتمادتر و عملیاتی تر است.
برای تحقق الگوی امنیتی دسته جمعی بومی، دو مرحله قابل تصور است؛ مرحله نخست با گفتگوها و رایزنی های پایدار دو یا چندجانبه، با هدف همگرایی و همسویی مواضع سیاسی-اقتصادی و امنیتی شکل می گیرد. لذا پیشنهاد می شود ایران به رایزنی های منطقه ای خود ادامه دهد و در برابر تبلیغات خصمانه و ضد ایرانی آمریکا در منطقه عقب ننشسته و منفعلانه عمل نکند.
مرحله دوم با تهیه یک طرح و الگوی اولیه و شکل گیری کمیسیون مشترک امنیتی دو یا چند جانبه برای خلیج فارس آغاز می شود که در درازمدت می تواند به الگوی همگرایی و همکاری گسترده امنیتی در این منطقه منجر شود. این مرحله مستلزم حداقل توافق و تفاهم با یک یا دو کشور از همسایگان خلیج فارس است. ایران می تواند ایده تشکیل این کمیسیون امنیتی را با عمان، قطر و حتی با عربستان مطرح کند.
در واقع برای عملیاتی ساختن الگوی امنیتی درون زا در خلیج فارس، آغاز سطحی از گفتوگوها و تبادل ابتکار عمل میان برخی کشورهای منطقه، یک گام ابتدایی اما ضروری برای گذار به مرحله و الگوی پایدار امنیت دسته جمعی منطقه ای است. این الگو می تواند در صورت اعتمادسازی تدریجی و گام به گام به هدف نهایی منطقه عاری از نیروهای بیگانه نیز دست یابد.
توافق درباره میزانی از حضور نیروی خارجی در خلیج فارس، توافق درباره مدت زمان مشخص برای تردد کشتی ها و ناوگان های دریایی بیگانگان که کاربرد نظامی دارند، نیز گام های دیگری برای بومی سازی امنیت در خلیج فارس هستند که در نهایت قابل دستیابی هستند.
اما در مجموع موضوع نگران کننده ای که باید یادآور شد این است که اگر از این فرصت استفاده نشود، با نقش آفرینی جنگ افروزانه ایالات متحده، تشدید احتمالی رقابت های بین المللی و شکل گیری معمای امنیت در منطقه، بار دیگر شکل دادن به گفتگوی منطقه ای و سخن گفتن از الگوی بومی بسیار سخت و دشوار خواهد شد.
اکنون زمان طرح این پرسش مهم با همه همسایگان خلیج فارس است که با تمام تجربیات گرانبهای تاریخی، هزینه های پرداخته شده و آزمون و خطاهای بسیار، چرا باید بار دیگر اجازه داد منطقه در دام جنگ افروزی یک قدرت خارجی بیفتد؟
دیدگاه های بیان شده در این یادداشت متعلق به نویسنده بوده و الزاما منعکس کننده دیدگاه و مواضع ایران نوانس نیست.