یک هفته پس از تحولات نظامی در قره باغ، آرمن گریگوریان، دبیر شورای امنیت ملی ارمنستان به ایران سفر کرده است تا با مقامات ایرانی پیرامون مسائل دوجانبه و منطقهای گفتگو کند. این در حالی است که از نگاه ناظران، روندهای منطقه ای قفقاز باید منجر به پایه گذاری روند جدید در روابط سیاسی، امنیتی و اقتصادی تهران-ایروان شود.
الزامات سیاسی-امنیتی ارتقای روابط ایران و ارمنستان را باید از چند جهت ارزیابی کرد. مهمترین پیشران این رابطه وابستگی متقابل منطقه ای و ژئوپلتیک است. ارمنستان یکی از ۱۵ کشور همسایه ایران است که در شمال غربی ایران واقع شده اما طرح های قومیت گرای موجود در منطقه از سوی ترکیه و جمهوری آذربایجان می تواند پیوند همسایگی ایران و ارمنستان را تحت الشعاع قرار دهد.
علاوه بر بعد همسایگی، ارمنستان در منطقه قفقاز جنوبی قرار دارد که منطقه ای با موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خاص و مهم است. منطقه قفقاز جنوبی به دلیل ویژگی های خاص ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک از نقاط حساس و بحران خیز جهان محسوب می شود. این منطقه به لحاظ دارا بودن منابع غنی نفت و گاز، وضعیت ترانزیتی مناسب، موقعیت سوق الجیشی میان اروپا، خاورمیانه و آسیای مرکزی توجه قدرت های منطقهای و فرا منطقه ای را به منظور حضور در منطقه و حتی انعقاد قراردادهای نظامی و تشکیل ساختارهای امنیتی به خود جلب کرده است. در همین حال، شرایط سیاسی منطقه به دلیل در بر گرفتن مسائلی چون مناقشات لاینحل قومی زمینه بازی های مخرب بازیگران فرامنطقه ای با شکاف های موجود میان کشورهای منطقه را فراهم کرده است.
به همین لحاظ قفقاز جنوبی از اولویت های امنیت پیرامونی ایران محسوب می شود. انواع تهدیدهای امنیتی سنتی و نوین از این منطقه متوجه ایران است که میتوان در قوم گرایی، اختلافات مرزی، ناسیونالیسم افراطی و جدایی طلبی، تروریسم، بحران های سیاسی، اقتصادی کشورها و در نتیجه تمایل به سوی قدرت های خارجی جستجو کرد. هر یک از عوامل یاد شده ضمن ایجاد بی ثباتی منطقه ای می تواند موجب تسری مخاطرات امنیتی به درون مرزهای ایران شود.
ایران از سمت جمهوری آذربایجان و ارمنستان با قفقاز جنوبی مرزهای زمینی و آبی دارد. این مرزها هیچ گاه کم حاشیه نبوده اند و مخاطرات امنیتی زیادی برای ایران به همراه داشته اند. اما از لحاظ سیاسی، ایروان همواره از شرکای تهران در قفقاز جنوبی محسوب می شود.
اما از نگاه برخی ناظران، عدم پیشرفت روابط تهران و ایروان در دهه های قبل این رابطه را آسیب پذیر کرده است. بخشی از دلایل عدم تحکیم روابط دوجانبه ایران و ارمنستان به تردیدهایی باز می گردد که در دو کشور نسبت به ظرفیت واقعی این رابطه وجود دارد. عوامل مختلفی بر شکل گیری این عدم اطمینان موثر هستند که صرفا عوامل خارجی نیستند. اما مواضع سیاست خارجی ارمنستان در سال ها و ماه های اخیر نقش موثری بر روابط تهران-ایروان داشته است.
ایران، ارمنستان و روسیه همواره یک مثلث مستحکم در قفقاز جنوبی محسوب می شدند اما از یک سو سیاست روابط متوازن از سوی تهران و مسکو بین ایروان و باکو، و از سوی دیگر مواضع غربگرایانه ایروان اضلاع این مثلث را سست کرده است.
تلاش برای نزدیک شدن به غرب، بطور مشخص آمریکا و اسرائیل و یا حضور در برنامهها و مانورهای نظامی ناتو از جمله رویکردهای سیاست خارجی ارمنستان است که نشان دهنده تمایل درونی ارمنستان به غرب و بازی متفاوت است و موجب نگرانی هایی در تهران نسبت به آینده روابط با ایروان می شود. به همین ترتیب غرب نیز تلاش می کند مانع همگرایی بیشتر تهران و ایروان شود. زیرا ایران و ارمنستان می توانند شرکای راهبردی باشند. این در حالی است که غرب به دلیل فاصله جغرافیایی و سایه سنگین روسیه در قفقازجنوبی، قادر به ارائه تضمین های امنیتی مورد نیاز ایروان نیست. اما ایران و ارمنستان به دلیل مرز مشترک پیوند امنیتی گریزناپذیر دارند که از طریق همکاری های دوجانبه یا چندجانبه باید تامین کنند.
علاوه بر پتانسیل سیاسی و امنیتی، روابط ایران و ارمنستان از پتانسیل ژئواکونومیک نیز برخوردار است. ارمنستان به منزله راهی برای ارتباط ایران با اروپا از مسیر گرجستان و دریای سیاه است. ایران نیز پلی برای راهیابی ارمنستان به آب های گرم در خلیج فارس و اقیانوس هند و به معنای رهایی از تنگنای ژئوپلتیک مرزهای بسته با جمهوری آذربایجان و ترکیه محسوب می شود.
از وجهی دیگر ارمنستان تنها کشور اتحادیه اقتصادی اوراسیا است که با ایران مرز زمینی دارد و می تواند به حلقه ارتباطی میان ایران و این اتحادیه تبدیل شود، اما به رغم انعقاد موافقتنامه تجارت آزاد ایران و اتحادیه اوراسیا، همچنان حجم روابط اقتصادی ایران نه تنها با اتحادیه، بلکه با ارمنستان نیز رشد چشمگیری نیافته است. اجرای ابتکارها درباره فعال ساختن این موافقتنامه نیز تحت تاثیر عوامل سیاسی و امنیتی معلق مانده اند.
عامل سیاسی مهم دیگر برای گرایش تهران و ایروان در رابطه دو جانبه، عامل باکو است و همین عامل نیز در نوع خود موجب واگرایی نیز می شود. در واقع ایران و ارمنستان در دهه های گذشته با استفاده از ترکیبی از الگوهای رفتاری تدافعی و متوازن، پایه روابط دوجانبه و منطقه ای خود را بیشتر برای مدیریت تهدیدهای بنیادین ژئوپلیتیک و تامین امنیت بنا گذاشته اند. بر این اساس، به جای اینکه روابط ایران و ارمنستان متکی بر ذات و الزامات یک رابطه دو جانبه باشد، متکی بر عوامل حاشیه ای و خارجی است. حاشیه گرایی و مطلوبیت ثانویه در رابطه ایران و ارمنستان، دو کشور را با چالش های زیادی روبرو کرده و همزمان مانع بالفعل ساختن ظرفیت واقعی روابط ایران و ارمنستان نیز شده است.
هرچند سیاست های قومیت گرای ترکیه و جمهوری آذربایجان غیرقابل چشم پوشی است، به ویژه اینکه تمامیت ارضی ایران و ارمنستان را تهدید می کند، اما رابطه ایران با ایروان می تواند با سرمایه گذاری اقتصادی، از لحاظ سیاسی-امنیتی نیز شکل متحدانه تر بگیرد.
در راستای مقابله با طرح های رقیب موجود از جمله کریدور زنگزور که ظرفیت ژئواکونومیک ایران و ارمنستان را خالی می کند، ارائه ابتکارهای ژئواکونومیک جدید دو یا چند جانبه هم از این ظرفیت محافظت می کند و هم موقعیت ژئواکونومیک دو کشور را ارتقا می دهد. ارمنستان با مشارکت گرجستان، روسیه و هند می تواند بخشی از کریدور بینالمللی ترانزیتی شمال-جنوب باشد. بر این اساس، مرزهای ایران با ارمنستان از حاشیه امنیت بیشتری برخوردار شده و مسیر ایران-ارمنستان می تواند به یکی از دالان های تجاری منطقه تبدیل شود. موافقتنامه تجارت آزاد با اتحادیه اوراسیا نیز با تکیه بر این وضعیت امن تقویت می شود.