«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران در سفر منطقهای به غرب آسیا – عراق، لبنان و سوریه – چند جمله کلیدی داشت که متضمن مفاهیمی با پیامی روشن بود: «ساعت صفر برای آغاز جنگ تمام عیار در اختیار جریان مقاومت است.»
وزیر خارجه ایران که به دلیل حملات اسرائیل به فرودگاه های سوریه، از طریق مسیر زمینی بیروت به دمشق سفر کرده بود، امروز پس از بازگشت دوباره به لبنان در جمع خبرنگاران گفت: «مقاومت در منطقه توانایی آن را دارد که به تنهایی نیازهای خود را برآورده کند… گروههای مقاومت از انسجام برخوردارند. همه سناریوها را طراحی کردهاند و دست همه روی ماشه است…بر اساس درکم از واقعیتهای مقاومت به جنایتکاران جنگی و حامیان آنها در منطقه هشدار میدهم تا دیر نشده جنایتهای جنگی خود را متوقف کنند و شاید تا ساعات دیگر دیر شود.»
امیرعبداللهیان در دیدار روز ۲۰ مهر (۱۲ اکتبر) با نخست وزیر عراق و سپس در بدو ورود به لبنان گفته بود: «مقامات برخی کشورها در تماس با ما از احتمال باز شدن جبهه جدیدی در منطقه می پرسند، به آنها گفتیم که پاسخ روشن ما در خصوص احتمالات آتی این است که همه چیز بستگی به اقدامات رژیم صهیونیستی در غزه دارد.»
این اظهارات در حالی انجام میشود که ادراک تهدید در منطقه به شدت افزایش یافته است و برخی با تکیه بر تحلیل و ارزیابی یک سویه، معتقدند از آنجا که اسرائیل به پشتوانه حامیان غربی خود از منابع مالی و تسلیحاتی بیشتری در سطح منطقهای و بینالمللی برخوردار است و یا قادر به شکل دادن به روندهای سیاسی علیه ایران است، تهران باید در اظهارات و عملکرد منطقهای بسیار محتاط باشد. اما چرا اظهارات وزیر خارجه ایران و تأکید بر پتانسیل محور مقاومت یک موضوع مهم در بازدارندگی از تشدید شرایط تهدید منطقهای است؟
اساساً در «استراتژی نظامی جنگ» تعیین «طرف جنگ»، «مکان جنگ» و «زمان جنگ» از مهمترین ارکان تدابیر جنگ است. اما وجود اعضای متعدد و متنوع دولتی و غیر دولتی در محور مقاومت در غرب آسیا، قدرت اسرائیل در تعیین تدابیر جنگ را بسیار محدود کرده است. البته اسرائیل از بدو تأسیس فاقد این قدرت بود.«داوید بن گوریون» بنیانگذار اصلی و اولین نخستوزیر اسرائیل معتقد بود «برای اسرائیل هیچ گاه یک نبرد نهایی محقق نمیشود. اسرائیل هرگز نمیتواند تصور کند قادر به وارد کردن ضربه نهایی به دشمن و پایان نبرد آخر باشد.» بررسی استراتژی امنیتی، دکترین نظامی و عملکرد نظامی اسرائیل در هفتاد سال گذشته نشان میدهد این باور از ارکان ادراک فوق امنیتی تلآویو است.
در طرف مقابل یکی از مهمترین مؤلفهها و شاخصهای محور مقاومت، جغرافیای سیاسی یا به عبارت دیگر ژئوپلتیـک آن است. پراکندگی اعضای محور مقاومت در غرب آسیا و در عین حال محاصره فلسطین اشغالی موجب شده است در بسیاری از گمانهزنیها درباره هر نوع جنگ افروزی اسرائیل در منطقه، یکی از محتملترین سناریوها، فعال شدن شاخههای نظامی محور مقاومت علیه منافع اسرائیل و منافع حامیان تلآویو در گستره منطقهای باشد.
در واقع اظهارات وزیر خارجه ایران بیش از آنکه تهدید باشد، ناظر بر بازنمایی روشن قدرت بازدارندگی محور مقاومت با تکیه بر استراتژی مقاومت است که هر تهدیدی برای بخشی از منابع انسانی، جغرافیایی و راهبردی مقاومت با فعال شدن اعضای دیگر محور مقاومت در جبهههای غیر قابل پیش بینی و متعدد و انتقام سخت مواجه خواهد شد.
البته در طرف مقابل اسرائیل و حامیانش به ویژه آمریکا تلاش میکنند از دیگر منابع قدرت و روشهای دیگر برای جبران محدودیتهای جنگی بهرهبرداری کنند. استفاده از تاکتیکهای متنوع برای غیرفعال ساختن یا منفعل ساختن اعضای محور مقاومت بخشی از این تلاشها است. سناریوپردازی درباره نقش ایران در عملیات طوفان الاقصی و فضاسازی با تهدیدهای سیاسی و امنیتی علیه ایران نیز با همین هدف انجام میشود. در واقع انفعال در برابر تهدیدهای موجود از سوی اسرائیل دقیقاً همان هدفی است که تلآویو دنبال میکند.
در همین حال اسرائیلیها وانمود میکنند جنگ محدود به غزه است. رسانههای غربی و اسرائیلی از تدارک ارتش اسرائیل برای حمله زمینی به غزه خبر میدهند. اسرائیلیها در اظهارات مختلف این تهدید را مطرح میکنند که در انتقامجویی از عملیات طوفان الاقصی نوار غزه را کاملاً محو خواهند کرد.
این در حالی است که اشغال غزه از سوی اسرائیل نه تنها به معنای محو کامل فلسطین از نقشه جغرافیایی است، بلکه به معنای تغییر ژئوپلتیک محور مقاومت است که در نوع خود به تغییر ژئوپلتیک منطقه منجر میشود و این چیزی است که نه تنها تئوریسینهای محور مقاومت بلکه سایر کشورهای اسلامی نیز نمیپذیرند. به عبارت دیگر پیشران مهم دیگر که میتواند مانع هدف اسرائیل در تسخیر غزه شود، عدم تمایل کشورهای اسلامی خارج از محور مقاومت است.
روز گذشته وزارت خارجه عربستان در بیانیهای مخالفت قاطع خود با کوچ اجباری فلسطینیها از غزه را اعلام کرد. در این بیانیه تأکید شده است عربستان معتقد به تشکیل دولت مستقل فلسطینی بر اساس مرزهای ۱۹۶۷ و به پایتختی قدس شرقی است.
اسرائیل رژیمی اشغالگر محسوب میشود، و از لحاظ هویت سیاسی – مذهبی، یک موجودیت نامتجانس با خاورمیانه است. به همین دلیل، اسرائیل امنیتیترین موجودیت منطقه است که ارکان استراتژی امنیتی و نظامی آن مبتنی بر تهدیدهای گسترده و بی پایان از همه وجوه داخلی و خارجی است. تاریخ هفتاد ساله اسرائیل نیز نشان داده کوچکترین تحول علیه امنیت آن هزینههای گزاف و ماندگار دارد. همین عامل، ریسکپذیری تلآویو در برابر محور مقاومت را به شدت کاهش دهد.
در واقع، این امر موجب شده یکی از مهمترین نگرانیهای دیگر اسرائیلیها تعیین طرف جنگ باشد. شاید از نظر اسرائیلیها منفعل ساختن ایران به معنای منفعل ساختن بخش یا همه محور مقاومت باشد؛ اما واقعیت این است که مفهوم مقاومت به طور خاص در خاورمیانه شامل بازیگران دولتی و غیردولتی شناخته شده و حتی ناشناخته میشود که مهمترین اصل شکل دهنده به وحدت آنها تحت عنوان محور مقاومت، مقابله با «توسعهطلبی متجاوزانه» آمریکایی – اسرائیلی است.
اسرائیل به پشتوانه حمایت آمریکا در دهه گذشته تلاش زیادی برای از بین بردن هسته مقاومت در خاورمیانه کرده است. بسط راهبرد «اتحاد پیرامونی» به کشورهای عربی و توافق ابراهیم با رویکرد عادیسازی روابط با اعراب، یکی از این راهبردها بود. هدف اصلی طرح صلح ابراهیم، تضمین کمهزینه امنیت اسرائیل با واگذار کردن مقابله با گروههای مقاومت به متحدان مسلمان در منطقه بود؛ تا شاید کمکی به تغییر شرایط فوق امنیتی اسرائیل باشد. اما عملیات طوفان الاقصی این معادلات را متأثر کرده است و تلآویو میداند آثار تضعیف قدرت بازدارندگی اسرائیل در بلندمدت، آوردههای تلآویو از هر نوع واگذاری امتیاز به کشورهای متحد پیمان ابراهیم را هم کاهش میدهد.
در واقع عملیات طوفان الاقصی در نوع خود توانست آثار سیاست اسرائیل را تضعیف کند. این روند میتواند منجر به کاهش اثرگذاری اسرائیل در خاورمیانه و امنیتیتر شدن شرایط این رژیم شود.
در مجموع اظهارات اخیر وزیر خارجه ایران را میتوان در کنار دیپلماسی منطقهای با جهان اسلام، با سازمانهای بینالمللی و ….هم در چارچوب «دیپلماسی بحران» و هم «مقاومت هیبریدی ترکیبی» در برابر «جنگ هیبریدی ترکیبی» غربی-اسرائیلی تحلیل کرد. در اغلب پیشبینیهای آینده نگارانه نیز موضوع شکل دادن و تشدید جنگ بیش از آنکه یک پروژه از سوی محور مقاومت باشد، یک واکنش به اقدامات جناح غربی – اسرائیلی در منطقه است.