«طوفان علیه توافق» را باید جریانسازی جدید برای فرافکنی آمریکایی از ناتوانی کاخ سفید برای احیای توافق هستهای با ایران و اشتباهات راهبردی واشنگتن در جنگ غزه و غرب آسیا دانست.
پیشتر درباره دلایل بن بست در مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا، گمانهزنیهای زیادی وجود داشت، که با آغاز جنگ غزه، همه آنها به حاشیه رفت. اما اکنون ظاهرا برخی با گمانهزنیهای جدید به دنبال جریانسازی جدید هستند.
روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال پس از انتشار گزارش جدید آژانس بینالمللی اتمی درباره برنامه هستهای ایران، با تکرار ادعاها درباره افزایش تولید اورانیوم با خلوص ۶۰ درصد در ایران و نزدیک شدن ایران به توانمندی تسلیحات اتمی، نه تنها اقدامات اخیر نیروهای مقاومت منطقه غرب آسیا را نیز به تهران، بلکه اشتباهات راهبردی ایالات متحده در منطقه را هم به ایران نسبت داده است.
این خط خبری-تحلیلی مبتنی بر چند سوء گیری عامدانه، انگیزه ضمنی و اهداف روشن است که مهمترین آنها را میتوان به قرار زیر بیان کرد.
۱- زیر سوال بردن حسن نیت و اراده سیاسی ایران در مذاکرات هستهای: این رسانه آمریکایی مدعی شده است پس از برخی مذاکرات غیرمستقیم، مقامات آمریکایی چند گام تا توافق با ایران تعیین کرده بود که تهران و واشنگتن را به سوی توافق سوق میداد. به ادعای این گزارش اولین گام شامل تبادل زندانیان میان ۲ کشور بود که در ماه سپتامبر انجام شد. اما گامهای بعدی که شامل متوقف شدن حملات نیروهای مقاومت در منطقه علیه نیروهای آمریکایی و متوقف شدن برنامه هستهای ایران، به ویژه کاهش یا متوقف نمون تولید اورانیوم با خلوص بالا توسط ایران بود، از سوی ایران متوقف شد.
این در حالی است که صرف نظر از اینکه ایران چه در زمان انعقاد توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) و چه در مذاکرات دو سال اخیر بارها تاکید داشت که مذاکرات هستهای مجزا از اختلافات ایران و واشنگتن در سایر پروندهها است، همواره بر پایبندی به مذاکرات در چارچوب برنامه هستهای تاکید داشته و دارد.
اما در مقابل بررسی سیر تحول در مذاکرات هستهای ایران، ارزیابی راهبردها و تاکتیکهای آمریکایی در این مذاکرات نشان میدهد واشنگتن همواره از ترکیب روشهای مختلف برای طولانیسازی مذاکرات بدون توافق نهایی، بسط مذاکرات به مسائل غیرمرتبط و خودداری از لغو تحریمها علیه ایران استفاده میکند. این روشها شامل این چرخه میشود:
- وانمود تمایل به مذاکره با ایران و ترغیب تهران به میز مذاکرات،
- بهانه جویی جدید و عقب نشینی آمریکا از میز مذاکرات پس از پیشرفت مذاکرات،
- طرح ادعاها و اتهامهای جدید علیه ایران،
- پرونده سازی جدید علیه برنامه هستهای ایران،
- ائتلاف سازی منطقهای و بینالمللی و اعمال فشار بیشتر بر ایران
و… بار دیگر آغاز این چرخه از اول الی زمان نامعلوم.
بیانیه جدید آمریکا و متحدان اروپایی آن علیه برنامه هستهای ایران نیز یک گام دیگر در تکرار این چرخه علیه توافق هستهای ایران است.
۲- توجیه کارشکنیهای آمریکا در اجرای توافق انجام شده: روزنامه وال استریت ژورنال مدعی شده است که در برابر گامهای تعیین شده برای ایران، آمریکا نیز آماده بود دسترسی ایران به میلیاردها دلار پول بلوکه شده را فراهم کند. به ادعای این روزنامه، واشنگتن با کاهش سختگیری درباره تحریم نفتی ایران، سیگنالهایی ارسال کرده بود که آماده ازسرگیری مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران است. اما پس از حمایت تهران از حمله حماس علیه اسرائیل، طوفان الاقصی در ۱۵ مهر (۷ اکتبر)، این روند متوقف شد. این در حالی است که آمریکاییها بارها اذعان کردهاند هیچ نوع شواهدی که نشان دهد ایران نقشی در هدایت و اجرای عملیات طوفان الاقصی داشته، ندارند. مقامات ارشد ایران، حتی رهبری ایران نیز بارها تاکید کردهاند ما از فلسطین حمایت میکنیم، اما ایران هیچ ارتباطی با عملیات طوفان الاقصی ندارد. این عملیات کاملا فلسطینی بوده است.
ضمن اینکه بهانهجویی اخیر آمریکا برای متوقف نمودن هر نوع مذاکره با ایران را هم باید در چارچوب چرخه ثابت یاد شده دانست. پیش از این نیز بارها آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن تلاش کردهاند با ورود به سایر مسائل از جمله مسائل داخلی ایران، برنامههای دفاعی مشروع ایران، مرتبط کردن ایران به جنگ اوکراین و…یا توقعات زیادهخواهانه خود در میز مذاکرات را توجیه کنند یا با طولانی کردن مذاکرات در پیشرفت برنامه هستهای ایران نیز وقفه ایجاد کنند.
۳- فرافکنی درباره بن بست راهبردی آمریکا در جنگ غزه: حمایت قاطعانه آمریکا از اسرائیل در جنگ غزه، نه تنها تاکنون دستاوردی نداشته است، بلکه به تضعیف سیاسی و نظامی واشنگتن در منطقه غرب آسیا و جهان منجر شده است. شکست اخیر واشنگتن در ایجاد ائتلاف دریایی علیه یمن را میتوان یکی از مهمترین مصادیق آن دانست. این در حالی است که طرحهای سیاسی آمریکا درباره آینده سیاسی غزه و دستاوردسازی سیاسی برای اسرائیل نیز ناکام مانده است.
۴- زمینهسازی تبلیغاتی برای بایدن در رقابتهای انتخاباتی: زمانی که زندانیها در ۲۷ شهریور (۱۸ سپتامبر) مبادله شدند، برخی از این مبادله به عنوان یک سکوی پرش برای مذاکرات هستهای یاد میکردند. کشورهای میانجی چون عمان و قطر نیز تلاش زیادی برای تسریع بازگشت به میز مذاکره داشتند، اما از همان ابتدا به دلایل واضح، آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن عقب نشینی محسوس از مذاکرات را آغاز کردند. مسلم بود محاسبات دولت ایالات متحده تحت تاثیر صحنه سیاسی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ این کشور قرار دارد. به ویژه اینکه توافق مبادله با انتقادهای فزایندهای از سوی رقبای جمهوری خواه «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا مواجه شده بود که دولت بایدن را به پرداخت ۶ میلیارد دلار به ایران متهم میکردند. این در حالی است که بایدن در انتخابات ریاست جمهوری دور قبل در سال ۲۰۲۰ وعده احیای توافق هستهای را داده بود.
به همین ترتیب اروپاییها هم که همواره در زمین آمریکا بازی میکنند، کارشکنی در تعهدات برجامی را آغاز کردند. اما در مقابل رفتارهای کارشکنانه غرب، در فضای مذاکرات، وزیر خارجه ایران بارها بر آمادگی تهران برای گفتگوها بر اساس سند سپتامبر تاکید داشت که اشاره به پیش نویس گفتگوهای وین در تابستان ۱۴۰۱ (تابستان ۲۰۲۲) دارد.
در مجموع در حالی که اهداف تبلیغاتی آمریکاییها از گزارش وال استریت ژورنال روشن است، از برخی رسانههای ایرانی که این خط تبلیغاتی را دنبال میکنند باید پرسید آیا با وجود فرصتهای مکرر در سه سال گذشته که از سوی دولت جو بایدن سوخت و کاخ سفید نشان داد قادر نیست تصمیمی جدی برای بازگشت به توافق هسته اتخاذ کند، آیا قرار بود در این سه ماه پس از طوفان الاقصی، معجزهای در کاخ سفید رخ دهد؟ به ویژه اینکه با نزدیک شدن به فصل انتخابات در این کشور، اغلب تحلیلگران معتقدند دولت آمریکا قادر به تصمیم گیری در زمینه هیچ پرونده مهمی از جمله برنامه هستهای ایران نیست.
در زمان مذاکرات مبادله زندانیها نیز محافل تاثیرگذار و جریان ساز آمریکایی تلاش داشتند با کاربرد گزاریهایی درباره «توافق نانوشته» و «تفاهم»؛ فرآیندی ایجاد کنند که کاخ سفید ضمن دور زدن کنگره و فرار از انتقادهای مخالفان داخلی، وقفهای دلخواه در برنامه هستهای ایران نیز تا آینده نامعلوم ایجاد کند و برای خود فرصت سازی کند. اما ایران از همان زمان، به صراحت، هر گونه توافق موقت، توافق نانوشته یا تفاهم یا «برجام پلاس» را رد میکرد.
شاید برخی از گمانه زنیها به شکل حلقههای یک زنجیر برای خارج کردن شرایط از بن بست است، اما روشن است سیگنالهایی که از مواضع آمریکایی دریافت میشود را نمیتوان مثبت ارزیابی کرد.
ایران نوانس در تابستان گذشته در سلسله گزارشهایی، استراتژی آمریکا و اروپا در قبال برنامه هستهای ایران را بررسی و تحلیل کرد که عنوان برخی از آنها به قرار زیر است.
«استراتژی آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران؛ تغییر یا تداوم؟»
«ایران و اروپا؛ ساز و کار اعتمادسازی»
« فصل مشترک برجام، سند سپتامبر و ابتکار جدید هستهای»
« تبادل پیام و ابتکار جدید هسته ای»
« رمزگشایی از مواضع تهران و واشنگتن درباره روند اجرای تفاهم اخیر»