سطح تنش بین اسرائیل و حزبالله لبنان اخیرا به میزان قابل توجهی افزایش یافته و به سطح بیسابقهای طی سالهای گذشته رسیده است. پس از ترور رهبر حزبالله و فرماندهان ارشد لبنانی و ایرانی در بیروت، اسرائیل پنجشنبه شب مجدد حمله گسترده و سنگینی را به ضاحیه بیروت انجام داد. جمعه صبح هم نزدیک فرودگاه بیروت را بمباران کرد. اما با این وجود عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران رهسپار بیروت شد و سفرش را لغو نکرد. هر چند که او قرار بود قبل از عزیمت به نیویورک و همچنین قبل از ترور سید حسن نصرالله، به بیروت برود، بنا به توصیه دبیرکل فقید حزب الله لبنان سفرش را به تعویق انداخت و به زمان دیگری موکول کرد. اما سفر امروز با وجود افزایش ریسک سفر و خطرات احتمالی انجام شد. این خطرات به واسطه حمله موشکی ایران علیه اسرائیل در سه شنبه گذشته و تهدید تل آویو مبنی بر پاسخ علیه ایران، افزایش چشمگیری داشته است.
اما این سفر چرا انجام شد؟
اعلام همبستگی و تزریق روحیه به محور مقاومت
پس از ترورهای اخیر اسرائیل، عده ای تصور می کردند که تل آویو کفه را به نفع خود سنگین کرده و در مسیر پیشروی قرار دارد. تهران پس از حمله موشکی اخیر که در مقایسه با حمله فروردین سال جاری جدیتر و موفقتر بود، سعی کرد این برداشت را از بین ببرد. در پی آن، تهران کنشگری دیپلماتیک را در دستور کار قرار داد تا با سفر وزیر خارجه به بیروت، از نزدیک و در میدان با مردم لبنان و حزب الله اعلام بستگی کند. تا اینکه هم روحیهای به آنها تزریق شود و هم اینکه حس اینکه ایران در شرایط سخت و دشوار دوستان خود را تنها گذاشته است، ایجاد نشود. وزیر خارجه ایران امروز در نشست خبری که در بیروت داشت، گفت که حضورش در بیروت بهترین نشانه برای این است که ایران پشتیبان لبنان و حزبالله خواهد بود.
مقامات نظامی وسیاسی ایران این چند روز بارها اعلام کردهاند که هرگونه اقدام اسرائیل علیه کشور با واکنش شدید مواجه خواهد شد. وزیر امور خارجه ایران، نه تنها از تهران بلکه از بیروت نیز که از نظر جغرافیایی بسیار به اسرائیل نزدیکتر است این هشدار را صادر کرد. این اقدام هم از نظر نمادین اهمیت دارد و به متحدان منطقهای ایران اطمینان میدهد که تهران در این دوران چالشبرانگیز، در معرکه شانه خالی نمیکند.
عدم هراس از تهدیدات اسرائیل
پیش از سفر وزیر خارجه به لبنان، رئیس جمهور ایران برای شرکت در اجلاس مجمع گفتگوی همکاری آسیایی و دیدار با مقامات عالیرتبه قطری و منطقهای به دوحه رفته بود. علاوه بر این، از زمان حمله موشکی ایران علیه اسرائیل، رهبر انقلاب، دو حضور علنی در رویدادهای عمومی داشته است که نمونه اخیر آن، نماز جمعه امروز در تهران بود. در این مراسم مقامات عالیرتبه دیگر از جمله رئیس جمهور و روسای سایر قوا نیز شرکت کردند. به نظر می رسد که با وجود تهدیدات اسرائیل مقامات ایرانی با حضور آشکار و محسوس خود در رویدادهای علنی و عمومی به دنبال تثبیت این گزاره هستند که از تهدیدات اسرائیل هراسی ندارند. بالعکس با حضور خود میخواهند نشان دهند که اسرائیل با وجود تهدیدات، جرات اقدام علیه آنها ندارد. این رویه نشان میدهد که تصمیم اخیر تهران در مقابله با اقدامات اسرائیل جدی است. غیبت فرماندهان ارشد و کلیدی ایران از جمله فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در مراسم امروز معنادار بود و منجر به گمانه زنیهای زیادی شد. برداشت کلی این بود که این فرماندهان در اتاق عملیات و در حالت آماده باش هستند تا در صورت هر گونه اقدام اسرائیل اقدامات دفاعی را انجام داده و پاسخ لازم را بر اساس تصمیمات قبلی بدهند.
فضای تصمیمگیران در تهران در مقایسه با دفعات قبلی تفاوت محسوسی دارد که برخی آن را تحت عنوان عبور ایران از دوران «صبر استراتژیک» تعبیر میکنند. شاید تا چند هفته پیش دو دیدگاه جدی در بین طیفهای مختلف سیاسی در ایران مطرح میشد. عده ای پاسخ به اسرائیل را افتادن در تله بنیامین نتانیاهو عنوان می کردند، و عدهای دیگر پاسخ ندادن را به نوعی افتادن در تله اسرائیل تفسیر میکردند. اما در مرحله جدید، طیفهای مختلف سیاسی خواستار وفاق و اتحاد ملی در قبال تهدید خارجی شدهاند. به عبارتی دیگر، فضای سیاسی در تهران از دو دستگی در نحوه مواجهه با اسرائیل به یک انسجام در سطح سیاسی رسیده است. حتی شخصیتهای منتقد نیز از موضع حاکمیت در این خصوص حمایت کرده اند.
حضور قابل توجه مردم در نماز جمعه امروز تهران که به امامت رهبر انقلاب برگزار شد، نشانه دیگری برای این اتحاد در بین طیفهای مختلف جامعه است. برخی از چهرههای منتقد که چند سال قبل در زندان بودند یا افراد دیگری که حدود چندین دهه سابقه حضور در نماز جمعه را نداشتند، امروز در راستای آنچه دفاع از امنیت ملی میدانستند به شرکت در این مراسم تصمیم گرفتند. این حضور باعث تعجب عده ای شده بود. چرا که شاید تصور عمومی در شرایط تهدیدات اسرائیل این باشد که کسی به بیرون از خانه نیاید یا به محل امنی پناه ببرد، اما عده قابل توجهی بودند که می گفتند «چون اسرائیل تهدید کرده بود، به مراسم نماز جمعه امروز آمدم.»
از باب تطبیق و تقریب به ذهن، شاید بتوان گفت که وزیر امور خارجه ایران ریسک مشابهی را در حوزه دیپلماتیک انجام داد تا با خطر بزرگتر از طریق تعامل با مقامات کشوری که در حال حاضر با وضعیت خطرناکی مواجه است، مقابله کند.
سد شکنی
اسرائیل در پی حملات و ترورهای اخیر در لبنان تلاش کرد تا دسترسیها به بیروت و فرودگاه این شهر را محدود کند. این محدودیتها در قبال پروازهای ایرانی سختگیرانهتر و با چاشنی تهدید همراه بود تا جایی که ایران ایر مجبور شد پروازهای خود به مقصد بیروت را متوقف کند. این اقدام هم دسترسی مردم عادی و پروازهای مسافربری را بین تهران و بیروت مختل میکرد و هم اینکه با هدف کاهش دسترسی ایران به یکی از متحدان منطقهای خود، یعنی حزبالله، بود.
هر چند توقف مقطعی پروازها با توجه به شرایط امنیتی لبنان امری عجیب نیست، اما ادامه آن میتواند مشکلزا باشد.
سفر وزیر خارجه ایران با شکستن شرایط جدید، و تثبیت این رویه بود که هواپیماهای ایرانی میتواند عازم بیروت شوند و در آنجا فرود بیایند؛ هر چند که این سفر با توجه به بستر امنیتی و تحولات جاری با مخاطراتی میتوانست همراه باشد.